۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

سپاه دلیل همه ی حرکات خارق العاده و عاری از اندیشه ی این روزهای حاکمیت یا شاید"سپاه خود حاکمیت است".

اتفاق هایی که در حاکمیت این کشور در حال وقوع است ، خود نشانه ایست بزرگ از یک نابسامانی -که عمدی می نماید- . یک خطر که ، بزرگ ، صفت خیلی خوشبینانه ای برای آن هست ، هر لحظه دارد خون بیشتری از رگ های آنهایی که عواقب آن برای توده ی مردم را می دانند می مکد . یک طرح مشکوک .آنقدر کننده ی در نظر گرفته شده برای آن ناشیست که به راحتی می توان به معاونین در آن هم مشکوک بود . چه اتفاقی در حال وقوع است . آیا واقعن یک عده آمده اند که میخواهند هزاران کیلومتر وسعت یک کشور با آن همه نفت و نعمت های بیشمار دیگر آن را تنها بین یک صدم جمعیت این کشور-فقط خودشان و خانواده هاشان- تقسیم کنند و تمام میلیون ها دیگر جمعیت این کشور را با فقیر و گرسنه ساختن به دام بدترین جرم ها بکشانند و بعد به اتهام همان جرم ها احتمالن همه ی آنها را بکشند . چرا نباید مشکوک بود؟ چرا نباید به مجلس این کشور مشکوک شد که با یک دلیل مضحک -مجلس به احمدی نژاد اختیار تام داده تا مبادا پس از شکست قطعی طرح یارانه ها،البته شکست فقط برای ما مردم ، نداشتن اختیارات را بهانه سازد- اختیار تام قتل مردم را به حکومت داده؟ این دولت قرار دارد که با دادن ماهیانه 20 هزار تومان ، آن هم به بخشی از مردم که آنهم معلوم نیست بیشتر از دو سه ماه طول بکشد و بعد به هر بهانه ای کنسل شود ، اندک حقوقی که با وقوع انقلاب 57 -از حقوق طبیعی مردم- به آنها داده شد را هم از آنها بگیرد و بعد...
واقعن بعد از آن را نمی توانم حدس بزنم ، به یک دلیل ساده نمی توانم حدس بزنم ، آنقدر بعد از آن را هولناک میبینم که نمی خواهم حتی حدسم را بنویسم و حتی تن به سانسور می دهم . اما چه اتفاقی افتاده ، چه پیش آمده که هیچ چیز نمی تواند جلودار قانون شکنی ها و حرکات خارق العاده ی این دولت باشد . همه ی دولت های پیشین حمایت مردم را هم با خود داشتند و این ندارد ، پس چه آمده و چه شده ؟ هر روز یک چیز عجیب و خطرناک دیگر از این دولت و هر بار فردایی اعتراضی از سمت مجلس و سیاسیون و هر بار سه روز بعد تصویب همان طرح خطرناک . مخالفین به به به و چه چه می افتند و گویی این سرزمین مردمی ندارد که با وقوع این طرح های عاری از اندیشه ، روزمره شان هم به خطر می افتد . چرا؟
چرا نباید مشکوک بود به این همه سکوت معنی دار که بوی لجنشان دارد چشم ملت را از حدقه بیرون می اندازد؟ باید مطمئن بود که پشت این سکوت ها و مخالفت های امروز و موافقت های فردا یک نیروی صاحب رای ایستاده که از قضا نظرش به نسبت وضعیت پیش آمده بیشتر از یک نظر شمرده می شود.نظرش چندید رای دارد ، حداقل به آن اندازه که یکی بالای بیشترین نظر باشد . آنقدر حضور این نیرو و سنگینی سایه اش در همه جا احساس میشود که دیگر عالم و آدم می دانند که خامنه ای هم یک عروسک خیمه شب بازی شده و در دست این نیرو که فقط برای سرکوب مردم همین سرزمین قدرتمند است-همانطور که دیدیم در قضیه سیستان هیچ عکس العملی نشان نداد- حرکت های هر روز مضحک تر از دیروز انجام می دهد . سپاه...
نیروهای این گروه از کدام خاک آمده اند که کمترین رحمی در خود ندارند؟ با چه پیشنهاد هایی روبرویشان گذاشته شده که حاضرند به بهای آن هر جنایتی بکنند؟ مگر می شود ایرانی باشی و به هر دلیلی هموطنت را نادیده بگیری و هر بلایی سرش بیاوری ؟ امکان ندارد ! امکان ندارد اینان ایرانی باشند . هر کس در روزهای اعتراض آنها را دیده باشد با آن عربده ها و مردم ترسانی هاشان شک نمی کند که خون ایرانی در رگ ندارند .اصلن نه فقط ایرانی ، خون هیچ بومی را نمی شود در تن داشت و آدم های آن را آزرد . باور کنید حتی نمی شود به عنوان مثال سگ های قلعه ی حیوانات را پیش کشید به این دلیل ساده که آنها سگ بودند ، سگ . سگ که آدم نیست .
اینجاست ، دقیقن اینجا . باید دانست نیرویی که همه ی مخالفت های امروز را تبدیل به اه اه به به های فردا می کند و توجیهیست برای حرکات عجیب آدمهای این دولت سپاه است . اقتصاد این کشور را در دست گرفته و مزدورپروری می کند . وسایل دفاع از این وطن در برابر بیگانه را در دست گرفته و خودی را به گلوله می بندد . این همه نشانه است . قضیه واقعن همین قدر خطرناک است . می تواند دلیل بزرگی باشد برای بیرون آمدن از خانه ها ، حتی با ویژه ترین شرایط . بیرون نیاییم سپاه می ماند و دستی باز و تایید از ما . بیرون بیاییم و بمیریم ، یک بار مردیم و اگر نمیریم و به پیروزی برسیم انسانیتمان را پس گرفتیم ، حقمان را . شیرینی و لذتش را من نمی توانم بنویسم تو تصویرش کن . ما لایق درک حقوق انسانی و ملی و آزادی های طبیعی مان هستیم . پس برایشان میجنگیم .

هیچ نظری موجود نیست: